فیلم سینمایی سالو 2021-05-24

سالو یا ۱۲۰ روز در سودوم

همه اين چهار نفر، همجنس‌گرا و منحرف هستند و اين گزينش زجرآور را مستمسك بهره‌جوييهاي رواني خويش قرار مي‌دهند. در مجموع بیش از 13 نفر در تولید فیلم سالو یا در 120 روز در سودوم نقش داشته‌اند و هر یک از آنها در منظوم یک صفحه اختصاصی دارند. از محتوا و داستان فیلم سالو یا در 120 روز در سودوم چقدر اطلاع دارید؟ فیلم‌نامه سالو یا در 120 روز در سودوم توسط Pier Paolo Pasolini و Sergio Citti نوشته شده است. مشخص است که کمتر کسی می‌تواند این صحنه‌ها را با رضایت خاطر تماشا کند و به سازنده و عوامل این فیلم دشنام ندهد، اما نکات ریزی هم در این بین وجود دارند. در سال، فاشیست‌ها هرگز کنترل کاملی بر زندگی در قلعه برقرار نمی‌کنند. با این حال، جنبه بسیار متفاوتی از این فیلم وجود دارد که توسط جامعه پذیرفته شده است، اما به سختی.

«پاندوروم» یک فیلم علمی‌تخیلی ترسناک است که داستان دو فضانورد را روایت می‌کند که پس از بیدار شدن از خواب انجمادی، متوجه می‌شوند که سفینه‌ی آن‌ها تحت کنترل موجودات آدمخوار قرار گرفته است. آن‌ها نه‌تنها باید برای بقا بجنگند، بلکه باید پرده از اسرار تاریک این فاجعه بردارند. بر خلاف چوب خط های روی کاور فیلم که کاملاً هندسی و منظم رسم شده اند ما تک تک این چوب خط ها را دست کشیده ایم و به آن حس و حال خشن و دردآلود رسم شدن به وسیله ای فردی در اسارت را داده ایم. در حد فاصل بین چوب خط ها عنوان اصلی فیلم با فونت درشت، پایین تر از آن عنوان دوم فیلم یه ایتالیایی (o le 120 giornate di Sodoma) با فونتی شبیه به دست خط درج شده است. اتفاقا یه فیلم جذاب برای افراد سادیسمیه که نمیتونن چنین تصاویری رو حتی توی سایت های پولی پ.و.رن پیدا کنن.

پازولینی به طور گسترده از تمثیل و نمادگرایی برای انتقال پیام خود استفاده می کند. عمارت دنج که شکنجه ها در آن اتفاق می افتد نماد آسودگی و آسیب ناپذیری قدرت است، جایی که طبقه ی حاکم بدون نظارت یا پاسخگویی اعمال خود را انجام می دهد. اعمال سادیستی عیاشان نشان دهنده ی ماهیت استثمارگر قدرت است، در حالی که قربانیان مظهر توده های تحت ستم هستند.

مبلمان، وسایل، و لباس‌ها همگی مینیمال و کارکردگرایانه هستند و موضوع تاریک فیلم را منعکس می‌کنند. این عمارت، در حالی که بزرگ و مجلل است، از هرگونه گرما و صمیمیت محروم است، که نمادی ست از طبیعت سرد و بی رحم عیاشان. شخصیت‌ها اغلب طوری در قاب قرار می‌گیرند تا بر نقش‌هایشان در سلسله مراتب قدرت تأکید کنند؛ به طوری که عیاشان معمولاً موقعیت‌های غالب و سلطه گر را اشغال می‌کنند.

فیلم سینمایی The Conjuring – The Devil Made Me Do It 2021

فیلم‌های نوئه، مانند «بازگشت‌ناپذیر» (Irreversible) (2002) و «وارد خلأ شو» (Enter the Void) (2009)، از کاوش شجاعانه ی پازولینی در مورد تباهی انسان و جنبه‌های تاریک‌ جامعه نشات می گیرند. بازتاب نوئه از خشونت، مانند پازولینی، مخاطب را درگیر و او را مجبور می‌کند تا با بی‌رحمی جهان رو به رو شود. این فیلم که در 23 نوامبر 1975 در جشنواره فیلم پاریس به نمایش درآمد، پیش از توقیف در ژانویه 1976، اکران کوتاهی در ایتالیا داشت و سال بعد در 3 اکتبر 1977 در ایالات متحده اکران شد. زیرا جوانانی را به تصویر می‌کشد که در معرض خشونت گرافیکی قرار گرفته‌اند. ، شکنجه، سوء استفاده و قتل، این فیلم پس از اکران جنجال بران ز بود و در چندین کشور ممنوع شده است.

نقد فيلم: سالو، 120 روز در شهر فساد (Salo: 120 days of sodom)

تنها آزادی ممکن، کوتاه مدت و با صرف هزینه هنگفتی (در حد جان انسان) قابل خریداری است. پیر پائولو پازولینی اکران فیلمش را ندید، چراکه 3 هفته قبل از آن توسط عده ای ناشناس به طرز فجیعی به قتل رسید. فیلم Salo هم اکران موفقی در ایتالیا نداشت چراکه پس از مدت کوتاهی به علت داشتن صحنه های خشن و به نمایش در آوردن فتیش های جنسی خصوصا با کاراکتر های نابالغ توقیف شد. این فیلم در بسیاری دیگر از کشور های پیشرفته ی اروپایی و آمریکایی هم اکران گسترده ای نداشت _یا توقیف شد و یا اکران محدود پیدا کرد. Salo همچنان بعد از نزدیک به نیم قرن در بسیاری از کشور ها ممنوع است. سالو حتی تا به امروز برانگیزاننده ی بحث‌ در مورد مضامین آزادی هنری، سانسور، و اخلاقیات خلق و مصرف هنر است.

حقایقی در مورد فیلم سالو یا 120 روز در سودوم: مازوخیسم، سادیسم

پازولینی می دانست این جسارت و این زیر پا گذاشتن خطوط قرمزِ ناگفته می تواند بهای سنگینی داشته باشد و از وجود کانونهای بانفوذ فاشیستی در کشور آگاه بود اما این به لغزش و تردید نینداختش و راهی را که درست می دانست (و درست هم بود) تا انتها ادامه داد. هر تقدير ساديسم (دگرآزاري) و مازوخيسم (خودآزاري) عناصر لاينفك تفكر ماركي دوساد هستند. نظامي كه عمر چنداني نداشت اما در همين دوره زماني كوتاه جامعه ايتاليا را به تباهي و عقب‌گرد واداشت. چهار آزادی‌خواه فاشیست، گروهی از نوجوانان را به اسارت می‌گیرند و آنها را به یک ویلای مجلل در منطقه‌ای دورافتاده منتقل می‌کنند. در این ویلا، این چهار نفر به مدت 120 روز، انواع شکنجه‌ها و آزارهای جسمی و روانی را بر روی این نوجوانان اعمال می‌کنند. مضامین جنجالی فیلم، محتوای صریح، و تصاویر بی پرده اش همچنان بر فیلمسازان و نمایش موضوعات تابووار در سینما تاثیر می گذارد.

بحث و جدل پیرامون سالو، باعث شد تعادل ظریف بین آزادی هنری و هنجارهای اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. در حالی که آزادی هنری یک حق اساسی است، اما مشمول هنجارهای اجتماعی و محدودیت های قانونی نیز می شود. چالش در تعیین اینکه چه چیزی هنر «قابل قبول» قلمداد می شود، مفهومی ذهنی است که در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف بسیار متفاوت است. سالو یا 120 روز سدوم فیلمی است که نه تنها به دلیل محتوای تکان دهنده، بلکه به دلیل جنبه های بصری و زیبایی شناختی منحصر به فردش، تأثیری ماندگار بر بیننده می گذارد. پازولینی انبوهی از تکنیک‌های سینمایی، از جمله برداشت‌های بلند، میزانسن‌های دقیق، و فیلم‌برداری رئالیستی را به کار می‌گیرد تا حس ناراحت و معذب بودن را در مخاطب تقویت کند. دهه 1970، که اغلب به عنوان «سال های سرب» (anni di piombo) شناخته می شود؛ زمان ناآرامی های سیاسی-اجتماعی که با حوادث خشونت آمیز و فعالیت های تروریستی از طرف راست و چپ افراطی همراه بود.

هرچند ماجرای آخرالزمانی فیلم در پس‌زمینه قرار دارد، اما تعلیق نفس‌گیر و روایت جذاب آن، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی برای دوستداران داستان‌های پررمز و راز رقم می‌زند. علاوه بر حضور ربکا فرگوسن که در «سیلو» نیز بازی کرده است، شباهت دیگر این فیلم با سریال، ایجاد تعلیق در فضایی بسته و محدود است. اگرچه «زندگی» تا حدی به فیلم‌های ترسناک فضایی گذشته شباهت دارد، اما بازی‌های قوی، طراحی صحنه چشمگیر و دلهره‌های وحشتناک، آن را به گزینه‌ای جذاب برای علاقه‌مندان به این ژانر تبدیل کرده است. طرح فیلم Salo پازولینی قابل سفاش بر روی تیشرت آستین کوتاه (یونیسکس و دخترانه)، تیشرت آستین بلند، و هودی می باشد.

این چهار نفر، هجده جوان و نوجوان را می‌ربایند و طی چهار ماه، آن‌ها را در معرض انواع خشونت، اعمال سادیستیک و شکنجه‌های جنسی و روانی قرار می‌دهند. این لیبرتین‌ها متشکل از افراد قدرتمند و داستان‌سرایانی هستند که مایلند هرگونه فانتزی جنسی را به نمایش بگذارند. این فانتزی‌ها شامل تجاوز جنسی، آزار و اذیت مکرر، خوردن مدفوع و شکنجه است. سالو منبع الهام بسیاری از فیلمسازانی بوده است که به دنبال فراتر رفتن از مرزهای قابل قبول در سینمای جریان اصلی هستند. یکی از این فیلمسازان گاسپار نوئه (Gaspar Noe) است که به خاطر فیلم های صریح و اغلب منقلب کننده اش شناخته می شود.

پازولینی در این فیلم گرایش به دوربین ایستا دارد که به بیننده اجازه می دهد تمام واقعیت وحشیانه ی صحنه ها را جذب کند. نماها اغلب عریض هستند و نه تنها کنش اصلی بلکه واکنش شخصیت های حاضر در صحنه را نیز به تصویر می کشند. استفاده از نور طبیعی به فیلم ظاهری رک و خشن می دهد که منعکس کننده ی محتوای تلخ فیلم است. در مورد میزانسن، پازولینی از این ابزار برای تقویت بیشتر فضای ناراحت کننده ی فیلم استفاده می کند. هر جنبه ای از محیط بصری فیلم با دقت طراحی شده تا احساس ناراحتی را در مخاطب برانگیزد.

نقد فيلم سالو، 120 روز در شهر فساد (Salo: 120 days of sodom)

این فیلم تمرکز شدیدی روی انحرافات این چنینی دارد و به همین دلیل، هرگز خالی از این سؤالات نخواهد بود.

سادیسمی ها برای دیدن چنین صحنه هایی(مثلا درآوردن چشم با چاقو و ...) باید پول خرج کنن و شاید توی دارک وب چنین صحنه هایی گیر بیارن. این فیلم سینمایی به هیچ عنوان به افراد زیر 20 سال توصیه نمی شود و هرگونه اتفاقات ناشی از تماشای این فیلم به عهده بیننده می باشد.لطفا نظرات خودتون رو باهامون در میون بزارید و فیلم های مشابه رو معرفی کنید تا براتون آپلود کنم. این فیلم داستان مردی است که از آینده‌ای پسا‌آخرالزمانی به گذشته فرستاده می‌شود تا منشأ یک ویروس مرگبار را کشف کند.

فکر می‌کنم به این دلیل است که در آن چیزی بیشتر از شوک برای شوک وجود دارد. گویی هدف خاصی پشت جنون این فیلم قرار دارد، و به نظر می‌رسد این هدف نشان دادن این است که پستی و دنائت انسان‌ها تا چه حد می‌تواند عمیق شود. و اگر قربانی طبیعی‌ترین خواسته‌های خود شویم، تا کجا می‌توانیم به تباهی کشیده شویم. آیا اعمالی که در این فیلم به تصویر کشیده شده‌اند خوب هستند؟ البته که نه. جامعه تا همین اواخر نمی‌پذیرفت که چنین چیزهایی در این دنیا وجود دارند.

پیرنگ و مضامین سالو

كار او از همين جا مي‌لنگد كه سينما را را از قالب سرگرم‌كننده بيرون مي‌كشد و بوسيله اين زبان واقعيتهاي تلخ را تنها يادآوري مي‌كند. آيا يادآوري يك واقعيت تلخ مي‌تواند بيماري باشد؟ اين همه بدنامي پازوليني از چه چيز ناشي مي‌شود؟ از اين كه مي‌دانيم در عصري جنون‌زده با آدمهايي ماليخوليايي زندگي مي‌كنيم اما دوست نداريم كسي آن را به ما گوشزد بكند. پازوليني همين نكته را نمي‌دانست و شاید میدانست و اهمیتی نمیداد. فیلم سالو، به مثابه سفری به اعماق تاریکی روح انسان، تصویری بی‌رحمانه از بی‌عدالتی، ظلم، و فساد ارائه می‌دهد. پازولینی با به تصویر کشیدن خشونت‌های عریان و گاه تهوع‌آور، تماشاگر را به چالش می‌کشد و او را با زوایای تاریکی از وجود انسان آشنا می‌کند.

فیلم سینمایی The Conjuring 2016

زیبایی‌شناختی متمایز این فیلم باعث شده تا تماشایش تجربه ای آزاردهنده برای مخاطب باشد. با این حال، فراتر از تکان دهندگی اش، «سالو» ردپایی ماندگار در صنعت فیلم بر جای گذاشته و الهام‌بخش آثار بعد از خودش که جسارت قدم گذاشتن در حیطه ی هنر تابووار را داشته اند بوده است. هدف این مقاله بررسی اهمیت سالو به عنوان یک اثر هنری چالش برانگیز، تاثیر آن بر هنجارهای اجتماعی، و اهمیت درگیر شدن با چنین آثار تحریک آمیزی برای رشد شخصی و بینش اجتماعی است. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالی‌جناب و رئیس جمهور خوانده می‌شوند. آنها با کمک افراد خود ۱۶ دختر و پسر جوان را می‌دزدند و به منطقۀ مارزابوتو می‌برند.

نقد و بررسی فیلم سینمایی (SALO)

انگیزه های پازولینی برای خلق چنین اثر چالش برانگیزی بسیار متنوع بود. او این فیلم را به‌عنوان تصویری استعاری از تأثیرات غیرانسانی قدرت و تباهی اخلاقی طبقه ی حاکم در نظر گرفت. برخی سالو را تفسیر پازولینی درباره ی فرهنگ مصرفگرا می‌دانند که او آن را شکل جدیدی از فاشیسم می‌دانست. محتوای خشن و آزاردهنده ی فیلم با هدف تحریک، شوک، ناآرامی مخاطب، و وادار کردن او به رویارویی با واقعیت های خشن ساز و کار قدرت و بی عدالتی اجتماعی بود. فیلم در ایالتی اشغال‌شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال ۱۹۴۴ می‌گذرد. فیلم به تقلید از کمدی الهی دانته به چهار بخش ورودی جهنم، محفل هوس، محفل مدفوع و محفل خون تقسیم شده‌است.

داستان فیلم سالو، ۱۲۰ روز در سودوم؛ سفری به اعماق تاریکی

?فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال ۱۹۴۴ می‌گذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده می‌شوند. آنها در وهله اول موافقت می‌کنند که با دختران همدیگر ازدواج نمایند.آنها با کمک افراد خود ۱۶ دختر و پسر جوان را می‌دزدند و به منطقه مارزابوتو می‌برند. در آنجا آنها بوسیله این دختران و پسران جوان و با کمک ۴ روسپی کهنه‌کار به اعمال شنیعانه با آنها می‌پردازند و بدینوسیله خود را ارضا می‌نمایند... سالو، ۱۲۰ روز در سودوم، فیلمی ایتالیایی به کارگردانی پیر پائولو پازولینی و محصول سال 1975 است. این فیلم که اقتباسی از رمانی به همین نام اثر مارکی دو ساد است، به دلیل خشونت و مضامین سادیسمی و مازوخیسمی خود، به یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما تبدیل شده است.

صحنه‌های کوپروفاژی (خوردن مدفوع) نماد پرقدرتی ست از اینکه طبقه ی حاکم چگونه ایدئولوژی‌های خود را به زور به مردم می خورانند. سالو همچنین یأس و سرخوردگی پازولینی از فضای سیاسی زمان خودش را منعکس می کرد. او این فیلم را به عنوان «اتهام» و «گواه» خود می دید که نارضایتی عمیق او را از وضعیت جامعه ی ایتالیا بیان می کرد. مرگ غم انگیز و نابهنگام او در سال 1975، اندکی پیش از اکران فیلم، سالو را بیش از پیش در پرده ای از جنجال و راز فرو برد. ساختن فیلمی چون سالو و فاش کردن رازهای سیاه الترا-فاشیستهایی که دیگر انسانها را صرفا وسیله ای برای ارضای انواع گرایشات سیاه خود می دانند کاری بود بس شجاعانه، و قهرمانانه.

او آشکارا همجنس‌گرا، مارکسیست، و منتقد سرسخت ارزش‌ها و نهادهای بورژوایی بود و اغلب از فیلم‌هایش به عنوان بستری برای نقد وضعیت اجتماعی و سیاسی موجود استفاده می‌کرد. همچنین در بخش بررسی فیلم سالو یا در 120 روز در سودوم 1 نفر از میان مردم به نقد و تحلیل خود از سالو یا در 120 روز در سودوم پرداخته‌اند. تاکنون در صفحه اختصاصی فیلم سالو یا در 120 روز در سودوم در منظوم اطلاعات بسیاری توسط پژوهشگران و مردم ثبت شده است؛ در بخش گالری عکس و پوستر فیلم سالو یا در 120 روز در سودوم 6 عدد، گردآوری و درج شده است. قطعا ما و شما به این حد قانع نیستیم؛ باید به‌کمک علاقمندان فیلم، سریال و تئاتر، این دایرة‌المعارف آنلاین و بانک اطلاعات هنرمندان و آثار سینما، تلویزیون و تئاتر را کامل و کامل‌تر کنیم. فیلم سینمایی سالو یا در 120 روز در سودوم به‌کارگردانی Pier Paolo Pasolini در 44 سال پیش یعنی سال 1354 در گونه درام و جنگی تولید شده است. سالو یا در 120 روز در سودوم توانست در مرجع ارزشگذاری سینما و تلویزیون یعنی منظوم نمره 6.8 از 10 را از سوی مردم بدست بیاورد که نشان می‌دهد عموم مردم سالو یا در 120 روز در سودوم را اثری باکیفیت و باارزش ارزیابی می‌کنند.

در فیلم سالو یا در 120 روز در سودوم حدود 11 بازیگر جلوی دوربین رفته‌اند که از نظر تعداد بازیگران می‌توان سالو یا در 120 روز در سودوم را یک اثر پربازیگر عنوان کرد. متوسط سن بازیگران سالو یا در 120 روز در سودوم براساس میزان سنی که از آنها در دایرةالمعارف آنلاین سینما و تلویزیون یعنی منظوم ثبت شده، 72 سال است که نشان می‌دهد بازیگران سالو یا در 120 روز در سودوم عمدتا از نظر سنی افرادی پیر و باتجربه هستند. در رمان مارکی دو ساد، تنها فرزندان اشراف زادگان به لیبرتین‌ها علاقه‌مند هستند، اما فیلم پازولینی سیر اختلاف طبقاتی را مورد بررسی قرار می‌دهند. فرزندان سالو بی‌دفاع هستند، نه به این دلیل که دنیای بیرون در هرج و مرج است، بلکه از نظر سلسله مراتب طبقات اجتماعی بی‌دفاع هستند. دختر یک قاضی هم در میان قربانیان است، زیرا خانواده او در وضعیت سختی قرار گرفته‌اند. این افراد نمی‌توانند امیدی به نجات توسط نیروهای نظم‌دهنده به جامعه داشته باشند، زیرا خود نظم در طرف اشتباهی قرار گرفته است.

شاید او آنقدرها هم منفی فکر نمی‌کرد و تنها واقعیات اطراف و درون بشریت را طوری به وی یادآوری می‌کرد، که پذیرش آن برای انسان خیلی ساده نیست. به هنگامی که به ویلا وارد می‌شوند، حلقۀ عصبیت (circle of obsessions) یا مانیا آغاز می‌شود. حلقه، تحت استیلای بازگویی تفصیلی یا مبسوط تجربیات جنسی منحرف است که با اپیزودهای خشن، اختلال جنسی نشان‌گذاری می‌شود و استیلا توسط منحرفان که بر بالین پسران و دختران جوان حاضرند تضمین می‌شود.

{

قیمت محصولات ایران خودرو امروز سه‌شنبه ۷…

|}

این فیلم که اقتباسی از رمان مشهور «1984» جرج اورول است، جهانی تحت سلطه‌ی «برادر بزرگ» را به تصویر می‌کشد؛ جایی که وینستون اسمیت به دلیل عشق ورزیدن و تفکر آزاد، دشمن حکومت تلقی می‌شود. این مجموعه، داستانی دلهره‌آور از آینده‌ای دیستوپیایی را روایت می‌کند که در آن، حاکمان بی‌رحم پایتخت، دوازده منطقه فقیرنشین را کنترل می‌کنند و نوجوانان هر منطقه را مجبور به شرکت در رقابتی مرگبار به نام «بازی گرسنگی» می‌کنند. اما کتنیس اوردین (با بازی جنیفر لارنس) به نماد یک انقلاب تبدیل شده و سعی دارد نظام ستمگر را سرنگون کند. فیلم «زندگی» داستان گروهی از فضانوردان ایستگاه فضایی بین‌المللی را روایت می‌کند که یک موجود زنده بیگانه را در مریخ کشف می‌کنند. اما این کشف علمی به کابوسی ترسناک تبدیل می‌شود، زیرا این موجود ژله‌ای و تیره‌رنگ به سرعت رشد کرده و به تهدیدی مرگبار بدل می‌شود. سریال Silo با بهره‌گیری از بازیگران درخشان، جلوه‌های بصری خیره‌کننده و داستانی پرکشش درباره بقا و قدرت، به یکی از بهترین سریال‌های سال‌های اخیر تبدیل شده است.

سالو پس از اکران، به خاطر نمایش افراطی اش از تباهی و خشونت جنسی، بلافاصله با واکنش شدید روبرو شد. در حالی که برخی انتقاد جسورانه ی پازولینی از فاشیسم و فساد قدرت را ستودند، برخی دیگر از محتوای بی پرده ی آن آشفته شدند و آن را اثری رکیک و مبتذل برشمردند. داستان فیلم بر روی چهار لیبرتین ثروتمند در جمهوری فاشیستی سالو تمرکز دارد.

در مورد سالو، توقیف فیلم در چندین کشور تنش بین آزادی بیان و نیاز به حفاظت از ارزش‌های اجتماعی را خاطر نشان می کند و گفت وگویی را در مورد محدودیت های آزادی هنری و نقش سانسور در یک جامعه باز می کند. رمان سالو داراي چنين ويژگي بود، هرچيزي كه بوي همجنس‌گرايي و آزار و انحراف جنسي داشت در اين رمان به رشته تحرير در آمد. دوساد علاقه وافري به مقاربت با زنان به همراه شكنجه آنان داشت، براي مثال او از س ك س طبيعي با يك زن لذتي نمي‌برد اما اگر همين س ك س با شلاق زدن همراه مي‌شد براي او نهايت لذت و آرامش را به همراه داشت. مدفوع‌خوري و حمام ادرار (كه در فيلم به صراحت تصوير شده است) از ديگر لذتهاي روان‌پريشانه دوساد بودند.

استفاده ی پازولینی از برداشت بلند نقش مهمی در ایجاد فضای عذاب آور فیلم دارد. این سکانس‌های طولانی بیننده را مجبور می‌کنند تا با ظلم و خشونتی که روی صفحه رخ می‌دهد، بدون یک برش تسکین دهنده، روبرو شود. فقدان تدوین در این صحنه ها بیننده را تبدیل به مشاهده گری ناخواسته بر وحشت های در حال رخ نمودن بر صحنه می کند و حس درماندگی و پریشانی را در وی ایجاد می کند.

سالو بر استفاده از محتوای بی پرده در سینما نیز تأثیر گذاشته است. تصاویر صریح فیلم از خشونت جنسی و سادیسم در آن زمان بی سابقه بود و حتی با استانداردهای امروزی همچنان تکان دهنده است. این امر راه را برای سایر فیلمسازان هموار کرده است تا محتوای بی پرده را در آثار خود بررسی کنند و مرزهای آنچه در فیلم قابل قبول تلقی می شود را جابجا کنند.

هرچند كه او با فيلم انجيل به روايت متي گوشه چشمي به مذهب و نوع نگرش آن به جهان هستي نشان مي‌دهد. فيلمي كه با تركيب نئورئاليستش، چيزي كه در سينماي ايتاليا توسعه يافته بود زندگي مسيح را بدون تبليغ و بي‌پرده روايت مي‌كند. پس چرا از این فیلم لذت می‌بریم؟ من بارها این سؤال را از خودم پرسیده‌ام.

{

آزادی هنری و سانسور

|}

فیلم بر اساس کتاب ۱۲۰ روز در سودوم نوشتهٔ مارکی دوساد ساخته شده‌است. فیلم به علت خشونت سادیسمی عریان و گرافیکی‌اش از زمان انتشار تا به حال جنجالی بوده‌. در این پست به نقد و بررسی فیلم Salò, or the 120 Days of Sodom (سالو یا 120 روز در سودوم) محصول 1975 آخرین اثر پیر پائولو پازولینی، کارگردان ایتالیایی می پردازیم. این فیلم بر اساس کتاب 120 روز در سودوم اثر مارکی دوساد ساخته شده است. سالو فیلمی است که به دلیل خشونت زیاد سادیسمی عریان، از زمانی که منتشر شده است، تا کنون به شدت جنجالی بوده است.

لذت ناهنجارانه ی عیاشان از تحمیل درد و تحقیر بر قربانیان خود نمادی از زوال اخلاقی طبقه ی حاکم است. اعمال آن ها مقید به هیچ گونه ملاحظات اخلاقی یا عرفی نیست، و منعکس کننده ی فساد افسارگسیخته در ساختارهای سیاسی ست. تلاقی محتوای موضوعی در فیلم – از موضوعات و اجتماعی – تاریخی گرفته تا روان‌شناختی و – منجر به بحث‌های انتقادی زیادی شده است. این فیلم توسط مورخان و منتقدان مختلف فیلم مورد تمجید و تقبیح قرار گرفته و در سال 2006 توسط انجمن منتقدان فیلم شیکاگو به عنوان 65 امین ترسناک ترین فیلم ساخته شده شناخته شد. ولی پازولینی تصویری رو به نمایش گذاشت که حقیقت جامعه امروزیست جامعه ای که از تحقیر کردن و رنج دیگران لذت میبرن تصویری رو نشون داد که بله سادیسم شاخ و دم نداره و اطرافمان پر انسانهای سادیسمی هست .

برداشت های طولانی همچنین فیلم را با آهنگ آرام‌تر تعمدی ای پیش می برند که تشدیدگر حس وحشت است. عیاشان یک ساختار سلسله مراتبی را به وجود آورده اند که در آن قدرت مطلق را در دست دارند و قربانیان هویت خود را از دست داده و به اشیا لذت و درد تقلیل یافته اند. این غیرانسانی‌سازی بازتاب رویکرد رژیم‌های توتالیتر آن زمان است که در آن از قدرت برای کنترل و به بازیچه گرفتن توده‌ها استفاده می کردند. سادیسم ( Sadism) یا تمایل به آزار رسانی در طبقه بندی موسوم به «ای. ام سه» به عنوان اختلال شناخته می‌شد، ولی از زمان انتشار طبقه بندی «ای.

علی‌رغم محتوای آزاردهنده‌اش، نقد سرسختانه ی فیلم از ساز و کار قدرت و کاوش جسورانه ی آن در مورد تباهی انسان، جایگاه اش را در تاریخ سینما به عنوان یک اثر هنری چالش‌برانگیز و در عین حال مهم تثبیت کرده است. مخالفت او با تشکیلات سیاسی او را به چهره ای بحث برانگیز تبدیل کرد، و سالو بدون شک جسورانه ترین نقد او از نظم موجود بود. این فیلم که اقتباسی از «120 روز سدوم» (120 Days of Sodom) مارکی دو ساد (Marquis de Sade) است، در ایتالیای تحت حاکمیت فاشیست ها می گذرد و استثمار جنسی وحشتناک گروهی از نوجوانان توسط تعدادی از نخبگان عیاش را به تصویر می کشد.

چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، رئیس‌جمهور، عالی‌جناب و اعلی حضرت خوانده می‌شوند. آن‌ها با کمک افراد خود ۸ دختر و ۸ پسر جوان را می‌دزدند و به منطقهٔ مارزابوتو می‌برند. در آنجا آن‌ها بوسیله این دختران و پسران جوان و با کمک ۴ روسپی کهنه‌کار به اعمال شنیع با آن‌ها می‌پردازند و خود را ارضا می‌کنند. در فيلم بارها به لذت ايشان از اعمال فعلگي و شكنجه جوانان اسير شده در سالو تاكيد مي‌شود. ماجراي سالو در يك ويلاي دور افتاده مي‌گذرد و از حومه و شهر خبري نيست.

جامعه ی ایتالیا دچار شکاف شده بود و جوانان به طور فزاینده ای از ساختارهای سیاسی-اجتماعی موجود سرخورده شده بودند. واژه سادیسم از نام مارکی دو ساد (۱۷۴۰-۱۸۱۴) نویسنده فرانسوی آثار اروتیک آغشته به فلسفه و خشونت برگرفته شده‌است. در سال ۱۸۳۴ میلادی اولین بار استفاده شد و در سال ۱۸۶۲ میلادی توسط یک منتقد فرانسوی تکرار شد. روانشناس اتریشی، با استفاده از این کلمات در تحقیقات خود، این تعاریف را در علم روانشناسی تثبیت نمود. زیگموند فروید نیز در سه مقاله در ارتباط به تئوری‌های خویش که بر نظریه‌های جنسی تأکید می‌کردند از این واژه‌ها استفاده نمود که در علم پزشکی، این لغات را گسترش داد. پازولینی پیشتر سه گانه زندگی، یعنی سه فیلم «بوکاچیو دکامرون» (1971)، «قصه‌های کانتربری چاسر» (1972) و «شب‌های عربی» (1974) را ساخته بود.

در علم روانشناسی و در فرضیه‌ها و تئوری‌های رفتارشناسی، عبارت سادومازوخیسم جایگزین هردو عبارت دیگرآزاری و خودآزاری شده و به طور عام، مورد استفاده قرار می‌گیرد. تعاریف علمی این رفتارها، طی دهه‌های گذشته تغییر بنیادی یافته و با توجه به تحقیقات جدید علمی، به روز و کارآمدتر شده و می‌شوند. ام سه» (DSM-III)، در سال ۱۹۸۰ میلادی دیگرآزاری به عنوان اختلال روانی دسته بندی شده‌است در حالی که از زمان انتشار طبقه بندی «دی‌اس‌ام‌چهار» (DSM-IV) در سال ۱۹۹۴، از آن به عنوان یک ویژگی شخصیتی نام برده می‌شود. بنابراین، دیگرآزاری به صرف وجود داشتن، بیماری نیست و در افراد و جوامع گوناگون، مرزها و محدودیت‌های متفاوتی دارد. البته سالو آغاز يك سه گانه جديد بنام مرگ بود كه خود مرگ مجال ساختن دو فيلم ديگر اين سه‌گانه را به پازوليني نداد؛ معلوم نيست كه پازوليني در اين دو فيلم نساخته قرار بود چه فاجعه‌اي را نمايش بدهد. امتداد نگاه تند و تيز و طنز برنده او نسبت به مذهب و به خصوص استفاده از مذهب در تحكيم قدرت و ثروت از فيلمهاي قبلي او تا سالو كشيده شده است.


فیلم سینمایی اولین برف
فیلم سینمایی ببعی قهرمان
فیلم سینمایی ایرانی عاشقانه
فیلم سینمایی بی همه چیز
فیلم سینمایی امریکایی
فیلم سینمایی باب اسفنجی
فیلم سینمایی امریکایی بدون سانسور
فیلم سینمایی بخارست
فیلم سینمایی ایرانی خوب
فیلم سینمایی به انگلیسی